اقای درخشان در آخر مقاله رای خودش به خاتمی را پس گرفته است.از آقای درخشان میپرسم که آیا برای یکدانه رای اینهمه انتظار از خاتمی پیدا کرده بودید؟ رای شما چه بود؟ جز کاغذ نوشته ای در صندوقی؟ آیا پس از شمارش آرا این رای کمک دیگری به خاتمی کرد؟جایگاه ریاست جمهوری چقدر اختیارات به اقای خاتمی داد؟ ایا این امکانات و اختیاراتی که به واسطه رای من و شما به خاتمی رسید برای برآورده کردن انتظارات ما کافی بود؟ در طول این سالها چه کردید؟ آیا در طول این چند سال به طریقی از خاتمی حمایت کردید؟ میگویند ایران کشوری است که مردم شما را شیر میکنند تا جلو بروید ولی در وسط راه پشت شما را خالی میکنند. خاتمی هم به همین دردسر دچار شد. 20 میلیون رای خاتمی جز 20میلیون کاغذ پاره ارزشی بیشتر نداشت. این حمایت در مرحله عمل راه به جایی نبرد. کدام حزب مردمی توانست در لحظات سرنوشت ساز از خاتمی حمایت کند؟ 20 میلیون رای مردم چقدر به مرحله عمل رسید؟ ابزارهای دموکراسی تا چه حد در کشور ما فراهم است؟ بیایید حساب کنید چه چیزی به خاتمی داده ایم و چه چیزی از خاتمی میخواهیم. آقای درخشان مشکل کشور ما نداشتن جوانهای معترض نیست. بر عکس برخوردهای تند و دور از انصافی است که بعضا با مسائل داریم. اقای درخشان رای شما مال خودت ولی خواهشمندم به ما هم بگو که این رای پس گرفته ات را چه خواهی کرد؟ در تاقچه خانه نگه خواهی داشت یا به دیگری خواهی داد؟
پیشنهاد میکنم در صورتیکه مایلید جزییات نمودار یا نقشه را ملاحظه کنید آنرا در کامپیوتر خود ذخیره کرده و سپس با حوصله آنرا بزرگ نموده و مشاهده فرمایید
واقعیت آن است که اینجانب نیز معتقدم اگر هر دو جنس در کشور ما آموزش گیرند آینده زیبا تری در انتظار کشور ما خواهد بود لیکن علت مخالفت من با این مقاله آنست که از این موضوع به شیوه بدی دفاع کرده است. بطور مثال نویسنده به عنوان اولین دلیل نامطلوب بودن افزایش تعداد دانشجویان دختر نسبت به پسران مساله عدم امکان ازدواج دختران تحصیلکرده را با پسران با تحصیلات پایین مطرح میکند. گذشته از اینکه این امر تا چه حد میتواند واقعیت داشته باشد سوال اینست که ایا هیچ مشکلی حاد تر از این مساله امکان وقوع نداشته است؟
گرچه کنکور را به عنوان یک آزمون سازنده چندان قبول ندارم و معتقدم ما از آنچه برای کنکور حفظ کردیم مطلب چندانی را در زندگی روزمره مورد استفاده قرار نمیدهیم ولی مادامیکه این معیار برای ورود به دانشگاه معتبر است تنها ملاک ورود افراد را همین آزمون میدانم. تفکیک کردن دو جنس و ملزوم کردن به ورود به دانشگاه کار درستی نیست. اگر نتایج نشانگر ضایع شدن حق پسران به سبب لزوم انجام سربازی است میتوان با هماهنگی نظام وظیفه و دیگر ارگانها امکان تاخیر در آغاز سربازی را برای انان فراهم آورد یا درصد بیشتری از ظرفیت دانشگاه را به داوطلبین سال نخست اختصاص داد تا امکان قبولی در سال نخست بیشتر شود.
اینهم نظر یکی از دوستان که متاسفانه اسم خودش را ننوشته بود:
متاسفم که مي بينم رسوخ مردسالاري را مي توان در اين مقاله ديد. اول نکته اي که از اين مقاله برداشت مي شود اين است که نويسنده صرف مرد بودن و مدرک دانشگاهي داشتن را مايه برتري مي داند. نکته اينجاست که نويسنده خود يک زن است. اينها البته جدا از اين مساله است که مقاله موضوع مورد بحث را يکجانبه نگاه کرده و مثلا اين نکته را در نظر نگرفته تعداد زيادي از مردها مستقيما وارد بازار کار مي شوند. مسيري که براي زنان باز نيست و .............
منتظر نظرات شما هستم.