قهوه خانه
گوشه ای دنج برای حرفهای خودمانی
Sunday, June 15, 2003
نمیدونم چرا آدرسی که دفعه پیش برای دوستان فرستادم اشتباه شده بود. به هر حال :"ببخشید."
یه سری به این فرهنگ هم بزین. مطلب جالبی در مورد شلوغیهای اخیر نوشته.
Saturday, June 14, 2003
یه ایمیل زده ام به اقای محمدی و از او خواسته ام بگوید به نظر او: "چه باید کرد؟" . اگر پاسخ جالبی دریافت کردم حتما برای شما هم خواهم نوشت.
من خواهش میکنم این مقاله آقای مجید محمدی را حتما بخوانید. برای کسانی که حوصله لینک باز کردن را ندارند قسمتهایی را در زیر می آورم:
"پايان كار دوم خرداديها به معناي پايان كار اصلاح طلبي نيست. هر كس كه بخواهد از دور باطل انباشت كينه و اِعمال خشونت كناره بگيرد و در عين حال وضع موجود را هم تغيير دهد راهي جز اصلاح طلبي ندارد و البته بايد لوازم آن را نيز بپذيرد. اصلاح طلبي دير نتيجه مي دهد اما آموزش خشونت و تبه كاري هم نمي دهد. شورشهاي كور و بدون رهبري و..."
"...اما اختلاف در آنجاست كه اين گاو سامري را چگونه بايد از كرسي قدرت به پايين كشيد تا جامعه دوباره به كارخانهء توليد حاجي بخشي و سعيد عسگر چه از نوع مذهبي و چه از نوع سكولار و لاييكش تبديل نشود و امثال خميني و خامنه اي يا رضا پهلوي و رجوي را دوباره بر تخت سلطنت ننشانيم.شورشهاي كور و بدون جهت گيري و خواسته هاي مشخص پيش بيني ناپذيرند و از دامن آنها ممكن است يكباره جنتي، خزعلي، حسني و خوش وقت يا راب سبحاني، چلبي و كرزاي زاده شود، خواه با ريش و پشم و خواه بدون آنها. ديكتاتور ها ممكن است چفيه بر گردن بيندازند يا كراوات بزنند، كت و شلوار بپوشند يا عبا و عمامه داشته باشند..."
"...حساب دل خنك شدتها از چند شعار ”مرگ بر...“ و ”...گردد” را بايد از حساب اينكه شورشيان چه كساني هستند و چه مي خواهند جدا كرد. از كجا براي ما روشن است كه شورشيان به قواعد دمكراسي يا محافظت از حقوق شهروندان پاي بندند؟ پس از آنكه خامنه اي و خاتمي استعفا دادند (بنا به شعار هاي داده شده) چگونه بايد حاكمان انتخاب شوند (البته اگر شورشيان آنارشيست نباشند) ؟ با اهالي مافيا پس از سقوط حكومت چه بايد كرد؟ چه بر سر رانتها و امتيازات خواهد آمد؟ دادگاهها چگونه برگزار خواهند شد؟ آيا رفسنجاني، ناطق نوري و ولايتي رژيم بعدي خانه هاي چند ميليارد توماني رفسنجاني، ناطق نوري و ولايتي رژيم قبلي را مصادره نخواهند كرد؟ نهاد انتصابي خواهيم داشت يا خير؟ امثال رضا پهلوي يا رجوي يا خميني قبل از ورود به نهران در بهمن 57 در يكي از صدها بيانيه يا مصاحبه هايشان به حتي يكي از اين پرسشها پاسخ نداده اند. اشتباه نكنيد! من ضد انقلاب نيستم اما مغازهء ”تعويض روغني“ تقلبي هم نيستم كه پس از خالي كردن روغن سوخته بخواهم روغن سوختهء ديگري را به موتور اتومبيل مشتري بخورانم...."
Thursday, June 12, 2003
حوادث سال 1378 در حال تکرار شدنه. معلوم نیست سرنوشت این دور از اعتراضات چی میشه. مسلما اگه دولت بتونه به طریق منطقی با این اعتراضات برخورد کنه احتمال داره که به راحتی خاموش بشه؟ اما اگه درگیری جوری بشه که مثلا کسی کشته بشه یا برخوردهای غیر منطقی و دستگیریهای وسیع صورت بگیرد آنوقت در آستانه مسابقه فوتبال پرسپولیس و استقلال یا سالگرد حوادث 18 تیر باید به انتظار واکنشهای وسیعتر و ادامه دار تری باشیم. اما آنچه به نظر من می آید اینست که اینگونه اعتراضات نباید از حد یک خیلی وسیع شود و منجر به انقلاب یا تغییرات سریع و بنیادین دیگری شود چون اینگونه موقعیتها برای به قدرت رسیدن رادیکالها ( با هر نوع طرز تفکری) مساعد است و حوادثی مشابه اوایل دهه شصت به ناچار به دنبال آن خواهد بود. بهتر است تغییرات در ایران تدریجی و مشابه برخی کشورهای کمونیست بلوک شرق در دهه هشتاد میلادی باشد.


چند نفر ایمیل زده اند و از من خواسته اند که هر وقت وبلاگت مطلب جدید داره به ما خبر بده. امروز میخوام به همه دوستان مجددا وبلاگ را معرفی کنم ولی فکر کنم اگه بخوام هر دفعه که مطلب مینویسم به همه خبر بدم بعد از یه مدتی ایمیل منو مسدود میکنید!!!مگه نه؟؟؟
Monday, June 09, 2003
اینبار که شیراز رفته بودم برای دومین بار در 6 ماهه اخیر به تخت جمشید رفتم. واقعا جای زیباییست و هر دفعه نکات جالبتری توجهم را جلب میکند. یک سری از این نکات را مینویسم:
1. تخت جمشید از معدود یا شاید تنها بنای باستانی است که بوسیله برده ساخته نشده و کارگران بابت کار در تخت جمشید پول> غذا و لباس دریافت میکرده اند و حتی محلی برای زندگی داشته اند.



2. طراحی منظم محل استقرار کاخها (که از یک نمای فوقانی قابل مشاهده است ) توجه انسان را به خود جلب میکند.





3. تراشکاری دقیق ستونهای 14 متری به گونه ای که خطوطی موازی تمام طول ستون را میپوشاند و تقسیمبندی دایره ستون به قسمتهای مساوی . موارد مشابه نشانگر احاطه کامل معماران آن دوره بر علم هندسه دارد.
4. حجم سنگ جابجا شده تا تخت جمشید از کوههایی نه چندان نزدیک با ادوات ابتدایی آن زمان یا نشانگر یک سیستم مدیریتی کارآمد است که مدت 120 سال توانسته ای حمل و نقل را بطور منظم انجام دهد یا به علت وجود ادواتی است که ما از وجود آن در آن زمان بی اطلاعیم.




5. نقوش کنده کاری شده از چنان ظرافتی برخوردار است که مثلا سگک کفش هخامنشیان و مادها را از هم میتوان افتراق داد یا انداختن کمان به دوش چپ در نماهای نیمرخ در نظر گرفته شده است.





6. کاخ تچر به کاخ آیینه هم معروف است و علت آن بوده که سنگها بقدری صیقل یافته که میتوانسته اند تصویر خود را در آن ببینند.




فکر کنم هرچقدر هم که بنویسم به اندازه یک بار دیدن تخت جمشید نباشد . پس توصیه میکنم حتما به دیدن این بنای منحصربفرد تاریخی بروید و از دیدن اینگونه ظرایف لذت ببرید.






راستی تو این سفر فرهنگ هم همراه من بود که او هم گزارشی از این سفر نوشته.
فکر کنم تو کتاب سينوحه خوندم که يه جزيره اي بوده در اون زمان که مردم عادت به خداحافظي و سلام نداشتند و به همين دليل متوجه غيبت همديگه نميشدن و براي همديگه دلتنگ نميشدن. فکر کنم من هم بايد براي وبلاگ يه همچين شيوه اي در پيش بگيرم تا غيبتهاي چند روزه من که بعضا اجتناب ناپذيره خيلي به چشم نياد.
به هر حال اينو نوشتم که بگم از عدم حضور چند روزه ام عذر ميخوام.