قهوه خانه
گوشه ای دنج برای حرفهای خودمانی
Sunday, October 05, 2003
آیا تا به حال به شعر کلاسیک و شعر نو گیر دادین؟ من چند شب پیش یه همچین کاری کردم. یعنی یه نظر دارم که تا به حال چند بار به عناوین مختلف ابراز کرده ام ولی غالبا با استقبال!!! زیادی روبرو شده و مجبور شده ام تا مدتی حرفی از آن به میان نیاورم!!!! البته اگه بخوام بی انصافی را کنار بذارم بعضی از دوستان ( اونایی که با کمالات تر بودن !) هم از اون حمایت کردن. از مقدمه بکاهم و اصل مطلبو بگم. من فکر میکنم فضای شعری چه در شعرای قدیم و چه در شعرای جدید فضای انسان 200 تا 300 سال پیش هست. ببینین امروز من و شما چقدر گل ارغوان و بلبل و .. میبینیم که حالا از این چیزا بتونیم به عنوان تشبیه و استعاره استفاده کنیم. من فکر میکنم اگه در زمان حافظ و سعدی و امثالهم ! شاعر میگفت "چشم نرگس" برای شنونده هم چشم مفهوم داشت و هم گل نرگس برایش حالتی را تداعی میکرد. ولی امروز ما آنچه از گل نرگس برداشت میکنیم همان چیزی است که در کتابهای ادبیات خوانده ایم. یاد گرفته ایم که از این چیز حالت مستی را برداشت کنیم> از ان چیز حالت سرخوشی و از یکی دیگه مثلا ایثار و فداکاری. امروز فضای شعر حتی شعر نو فضای زندگی امروزی ما نیست . من میگم شعرا باید تشبیه و استعاره و .. را از دنیای کنونی ما بگیرن نه اینکه برن و از فضای شعرای 1000 سال پیش الگو بگیرن. نظر شما چیه؟